اشعار حافظ
ساقیا آمدن عید مبارک بادت
وان مواعید که کردی مرواد از یادت
اشعار حافظ
اشعار حافظ
در شگفتم که در این مدت ایام فراق
برگرفتی ز حریفان دل و دل میدادت
اشعار حافظ
اشعار حافظ
برسان بندگی دختر رز گو به درآی
که دم و همت ما کرد ز بند آزادت
اشعار حافظ
اشعار حافظ
شادی مجلسیان در قدم و مقدم توست
جای غم باد مر آن دل که نخواهد شادت
اشعار حافظ
اشعار حافظ
شکر ایزد که ز تاراج خزان رخنه نیافت
بوستان سمن و سرو و گل و شمشادت
اشعار حافظ
اشعار حافظ
چشم بد دور کز آن تفرقهات بازآورد
طالع نامور و دولت مادرزادت
اشعار حافظ
اشعار حافظ
حافظ از دست مده دولت این کشتی نوح
ور نه طوفان حوادث ببرد بنیادت
اشعار حافظ